دل من یه قفلـــــــــــه اما دل تو مثل کلیــــــده
میخوام از تو بنویسم کاغذام همش ســــــفیده
یه سوال عاشقـــــــــــونه بگه هرکسی میدونه
اونکه دادم دل و دستش چرا دل به من نمیـده؟
چقدر دعـــــــا کنم من خــــــدا رو صدا کنم من؟
دست من به آسمـــــــونه نیمه شب دم سپیده
گفتم از عشـــــــق تو میخوام سر بذارم به بیابون
گفت تو عاقـــــل تر از اینی این کارا از تو بعیــــــده
التمــــاس کردم که یک شب لااقل بیا تو خوابــــم
گفت که هذیـــون و تموم کن انگاری تبـتت شدیده
گفتم آرزو دارم تـــــــو مـــــــــال من بشی یه روزی
گفت تو این دنیــای بی رحم کی به آرزوش رسیده؟
اونی رو که دوســــــت نداری دنبالت میاد تا آخــــــر
اونی که دنبالشـــــــی تو، چرا دائــــم ناپدیــــــــده؟
تـــــــو از اون روزی که رفتی دل من دیــــوونه تر شد
رنگ من که هیچی زیبــــــــــا، رنگ آســمون پریده
سرنوشــــت گریـــــه نداره خودت اینو گفتی امــــا
تو دل مــــن نمیدونم چرا بـــــاز یه کم امیـــــــــده
تو منـــــــو گذاشتی رفتی اما میخوام بنویســــــم
چقدر واسم عزیـــــزه اون که از مـــــــــن دل بریده
موضوعات مرتبط: شعرهای زیبا
من خدا را دارم...
...
یا حسین...
روز قسمت
اللهم عجل لولیک الفرج
خدایااااا...
دلنوشته...
یک شبی مجنون نمازش را شکست...
به این میگن غیرت!!
میلاد حضرت محمد(ص) و امام صادق(ع) مبارکباد...
تنهایی...
یا مهدی ادرکنی...
سه یادآوری کوتاه...
گلایه از خدا و جواب سهراب سپهری از زبان خدا...
من خدا را دارم...
نامه غضنفر به عشقش ... ( اوج خنده )
ما برای تو تیپ زده ایم خداااااا...
خدایا به دل نگیر .......
ورود امام زمان ممنوع ... !!!